این خانمهای قاتل !


تو فامیل ما معمولأ آقایون زودتر بای بای می کنن ! و خانمهامون گوش شیطون کر ، بزنم به تخته .... ! این مسئله تبدیل شده به یک مسئله بحث برانگیز بین زن و شوهرها و هروقت بحث خانوادگی در می گیره معمولآ آقای خونه وسط دعوا میگه شما همونهایی هستین که شوهراتونو نفله می کنین و خودتون 100 سال عمر می کنین ! دروغم نمی گه ، مصداقشم خاله های مامان که به خال بی بی ها ( خاله بی بی) معروف بودن یا عمه بی بی یا بی بی ماه طلعت که مادر عمه بی بی بودن و ....

القصه یک روز بین خاله ی شمس الملوک که دخترخاله ی من باشن با همسر گرامیش بحثی شروع می شه و بالا می گیره تا اون جا که شوهر ایشون میگه : اصلا شماها قاتلین ! هیشکی از دست شما رهایی نداره و شروع می کنه یک یک آقایونی رو که از دنیا رفتن اسم بردن و اینقدر میگه و میگه که صبر دخترخاله ام سر میاد و میگه : بسه دیگه ، چقدر متلک میندازی و  هر چی دلت می خواد میگی ؟ خوبه خودت می بینی من هنوز مشکی پوشم .فقط مردا نیستن که می میرن . زنهای طایفه ی ما هم از دنیا میرن.و با آه و ناله میگه :می بینی که ما عزاداریم، خوبه خودت بهشت زهرا بودی و دیدی . ای بی رحم ،ای بی انصاف ! مگه همین پریروز خال بی بی فوت نشدن ............. به اینجا که می رسه سرشو می گیره بالا و میون آه و بغض، یه نگاه میندازه به شوهرش که هاج و واج و با چشمایی از حدقه در اومده داشته نگاهش می کرده .یه دفعه با شوهرش چشم تو چشم میشه  و... وقتی نگاهشون با هم تلاقی می کنه هر دوشون از خنده منفجر میشن .

آخه میدونین خاله بی بی وقتی از دنیا رفتن 104 سالشون بود !